حدیث

ترجمه و شرح خطبه ۱۷۸ نهج البلاغه؛ بخش دوم: عوامل بلا و راه رفع آن

ترجمه و شرح خطبه ۱۷۸ نهج البلاغه؛ بخش دوم: عوامل بلا و راه رفع آن

ترجمه و شرح خطبه ۱۷۸ نهج البلاغه؛ بخش دوم: عوامل بلا و راه رفع آن أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّ الدُّنْيَا تَغُرُّ الْمُؤَمِّلَ لَهَا وَ الْمُخْلِدَ إِلَيْهَا وَ لَا تَنْفَسُ بِمَنْ نَافَسَ فِيهَا وَ تَغْلِبُ مَنْ غَلَبَ عَلَيْهَا. وَ ايْمُ اللَّهِ مَا كَانَ قَوْمٌ قَطُّ فِي غَضِّ نِعْمَةٍ مِنْ عَيْشٍ فَزَالَ عَنْهُمْ إِلَّا بِذُنُوبٍ اجْتَرَحُوهَا، لِ «أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ»، وَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ حِينَ تَنْزِلُ بِهِمُ النِّقَمُ وَ تَزُولُ عَنْهُمُ النِّعَمُ فَزِعُوا إِلَى رَبِّهِمْ بِصِدْقٍ مِنْ نِيَّاتِهِمْ وَ وَلَهٍ مِنْ قُلُوبِهِمْ، لَرَدَّ عَلَيْهِمْ كُلَّ شَارِدٍ وَ أَصْلَحَ لَهُمْ كُلَّ فَاسِدٍ. وَ إِنِّي لَأَخْشَى عَلَيْكُمْ أَنْ تَكُونُوا فِي فَتْرَةٍ وَ قَدْ كَانَتْ أُمُورٌ مَضَتْ مِلْتُمْ فِيهَا مَيْلَةً كُنْتُمْ فِيهَا عِنْدِي غَيْرَ...

ادامه مطلب
تبیین ویژگی های مدیران از دیدگاه امیرالمومنین(علیه السلام) در نهج البلاغه

تبیین ویژگی های مدیران از دیدگاه امیرالمومنین(علیه السلام) در نهج البلاغه

تبیین ویژگی های مدیران از دیدگاه امیرالمومنین(علیه السلام) در نهج البلاغه مقدمه آنچه در سعادت جامعه نقش اساسی دارد، شایستگی و جامع الشرایط بودن مدیران و کارگزاران آن جامعه است. در سازمان ها نیز موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف و مأموریت های سازمانی منوط به مدیرانی کاردان و لایق می باشد. بنابراین انتخاب کارگزاران و مدیران اصلح سزاوار توجه و بررسی فراوان است و باید معیارهایی برای سنجش افراد و انتخاب ایشان در نظر گرفته شود. مسلماً معیارهای سنجش در هر جامعه باید متناسب با ارزش ها و جهان بینی آن جامعه تعریف شود. جهان بینی مادی منحصر به جهان ماده می باشد ولی در جهان بینی اسلامی، هم...

ادامه مطلب
ولایتمداری و انواع آن در نهج البلاغه

ولایتمداری و انواع آن در نهج البلاغه

ولایتمداری و انواع آن در نهج البلاغه مقدمه مـوضـوع ولایـت با توجه به نقشی که در تحقق و پیروزی و نیز تداوم انقلاب داشته از سـوی دوستان و دشمنان بیش از هر موضوع دیگری مورد توجه قرار گرفته و نیاز به تـحـقـیق و پژوهش دارد. اصل ولایت مهمترین استوانه اسلام و سنگ بنای نظام اسلامی است ؛ مـایـه عـزت امـت اسـلامـی و مـحـور وحـدت و گـردآورنده نیروهای پراکنده است . همچنین ظلم سـتـیزی نظام اسلامی از این اصل مهم و مترقی نشاءت می گیرد و دشمنان با آگاهی نسبت بـه ایـن آثـار مـهـم بـه مـنـظور انحراف مسلمین و وارد ساختن ضربات جبران ناپذیر بر پـیـکـر جـامـعـه اسـلامـی حـمـلات نـاجـوانـمـردانـه خـود...

ادامه مطلب
منزلت و جایگاه حضرت فاطمه(س) نزد علی(ع) به روایت نهج‌البلاغه

منزلت و جایگاه حضرت فاطمه(س) نزد علی(ع) به روایت نهج‌البلاغه

منزلت و جایگاه حضرت فاطمه(س) نزد علی(ع) به روایت نهج‌البلاغه معمولاً سنتی که در بازشناسی حیات و شخصیت معصومین بزرگوار معمول مرسوم است، عمدتاً با تکیه بر روش‌های تاریخ شناسی و بهره‌مندی از متون دینی انجام یافته است. با توجه به تناقضات موجود در متون تاریخی شاید متون دینی و به تبع آن احادیث و سخنان حضرات معصومین بهترین پاسخ ما در بازشناسی شخصیتی بزرگ و بی‌نظیر در تاریخ بشریت و اسوه و الگوی همه انسان‌های کمال خواه و حقیقت جو است، شخصیتی همچون حضرت زهرا(س) که به زعم تمامی‌علمای سنی و شیعه شخصیت علمی، اجتماعی و معنوی ایشان آن‌قدر عمیق و ژرف است که باید اعتراف کرد. خلاصه کردن...

ادامه مطلب
آیا زن ناقص العقل است؟

آیا زن ناقص العقل است؟

امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) در خطبه ۸۰ نهج‌البلاغه در باره زنان فرمایشاتی دارند که متن کلامش این است: مَعَاشِرَ النَّاسِ اِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الْاِیمَانِ. نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ. نَوَاقِصُ الْعُقُولِ. فَاَمَّا نُقْصَانُ اِیمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیَامِ فِی اَیَّامِ حَیْضِهِنَّ. وَاَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ امْرَاَتَیْنِ کَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ. وَاَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِیثُهُنَّ عَلَی الْاَنْصَافِ مِنْ مَوَارِیثِ الرِّجَالِ. فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ وَ کُونُوا مِنْ خِیَارِهِنَّ عَلَی حَذَرٍ. وَلَا تُطِیعُوهُنَّ فِی الْمَعْرُوفِ حَتَّی لَا یَطْمَعْنَ فِی الْمُنْکَرِ. ‌ای مردم همانا زنان در مقایسه با مردان، در ایمان، و بهره‌وری از اموال، و عقل متفاوتند، اما تفاوت ایمان بانوان، بر کنار بودن از نماز و روزه در ایّام «عادت حیض» آنان است، و اما تفاوت عقلشان با مردان بدان جهت که شهادت دو...

ادامه مطلب
ترجمه ی حکمت های ۳۲۱ – ۳۴۰ نهج البلاغه ( شهیدی )

ترجمه ی حکمت های ۳۲۱ – ۳۴۰ نهج البلاغه ( شهیدی )

حکمت 321 (و فرمود:) بی نیاز از عذر بودن ارجمندتر تا از روی راستی عذر آوردن. حکمت 322 (و فرمود:) کمترین حقی که از خدای سبحان بر گردن شماست این که از نعمتهای او در راه نافرمانی اش یاری نباید خواست. حکمت 323 (و فرمود:) خدای سبحان طاعت را غنیمتی ساخته است برای زیرکان آنگاه که مردم ناتوان کوتاهی کنند در آن. حکمت 324 (و فرمود:) قدرت حاکمان پاسبانان خداست در زمین او. حکمت 325 (در صفت مومن فرمود:) شادمانی مومن در رخسار اوست و اندوه وی در دلش. سینه او هر چه فراختر است و نفس وی هر چه خوارتر. برتری جستن را خوش نمی دارد، و شنواندن نیکی خود را به دیگران دشمن می شمارد. اندوهش دراز است، همتش فراز. خاموشی اش بسیارست، اوقاتش گرفتار، سپاسگزار است، شکیبایی پیشه است، فرو رفته در اندیشه است، نیاز خود به کس نگوید، خوی آرام دارد، راه نرمی پوید. نفس او سخت تر از سنگ خارا در راه دینداری و او خوارتر از بنده- در فروتنی و بی آزاری-. حکمت 326 (و فرمود:) بزرگتر توانگری نومیدی است از آنچه در دست مردم است. حکمت 327 (و فرمود:) آن که از او چیزی خواسته اند تا وعده نداده آزاد است. حکمت 328 (و فرمود:) اگر بنده اجل ..

ادامه مطلب
ترجمه ی حکمت های ۳۰۱ – ۳۲۰ نهج البلاغه ( شهیدی )

ترجمه ی حکمت های ۳۰۱ – ۳۲۰ نهج البلاغه ( شهیدی )

حکمت 301 (و فرمود:) از گمانهای مردم با ایمان بپرهیزید که خدا حق را بر زبان آنان نهاده است. حکمت 302 (و فرمود:) ایمان بنده راست نباشد، جز آنگاه که اعتماد او بدانچه در دست خداست بیش از اعتماد وی بدانچه در دست خود اوست بود. حکمت 303 (و انس پسر مالک را نزد طلحه و زبیر به بصره فرستاد تا آنان را حدیثی به یاد آرد که از رسول خدا (ص) شنیده بود. انس از رساندن پیام سر برتافت و چون بازگشت گفت: (فراموش کردم.) امام فرمود:) اگر دروغ میگویی خدایت به سپیدی درخشان گرفتار گرداند که عمامه آن نپوشاند (یعنی بیماری برص. از آن پس انس را در چهره برص پدید گردید و کس جز با نقاب او را ندید.) حکمت 304 (و فرمود:) دلها را روی آوردن و روی برگرداندنی است اگر دل روی آرد آن را به مستحبات وادارید، و اگر روی برگرداند، بر انجام واجبهاش بسنده دارید. حکمت 305 (و فرمود:) در قرآن است خبر آنچه پیش از شما بود، و خبر آنچه پس از شماست، و حکم آنکه چگونه بایدتان زندگی نمود. حکمت 306 (و فرمود:) سنگ را بدانجا که از آن آمده باز باید گرداند، که شر را جز با شر نتوان راند. حکمت 307 (و به نویسنده خود عبیدالله بن ابی رافع فرمود:) دوات..

ادامه مطلب
ترجمه ی حکمت های ۲۸۱ – ۳۰۰ نهج البلاغه ( شهیدی )

ترجمه ی حکمت های ۲۸۱ – ۳۰۰ نهج البلاغه ( شهیدی )

حکمت 281 (و فرمود:) در گذشته مرا برادری بود که در راه خدا برادریم می نمود. خردی دنیا در دیده اش وی را در چشم من بزرگ می داشت، و شکم بر او سلطه ای نداشت، پس آنچه نمی یافت آرزو نمی کرد و آنچه را می یافت فراوان به کار نمی برد. بیشتر روزهایش را خاموش می ماند، و اگر سخن می گفت گویندگان را از سخن می ماند و تشنگی پرسندگان را فرو می نشاند. افتاده بود و در دیده ها ناتوان، و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان. تا نزد قاضی نمی رفت حجت نمی آورد و کسی را که عذری داشت سرزنش نمی نمود، تا عذرش را می شنود. از درد شکوه نمی نمود مگر آنگاه که بهبود یافته بود. آنچه را می کرد می گفت و بدانچه نمی کرد دهان نمی گشود. اگر با او جدال می کردند خاموشی می گزید و اگر در گفتار بر او پیروز می شدند، در خاموشی مغلوب نمی گردید. بر آنچه می شنود حریصتر بود تا آنچه گوید، و گاهی که او را دو کار پیش می آمد می نگریست که کدام به خواهش نفس نزدیکتراست تا راه مخالف آن را پوید بر شما باد چنین خصلتها را یافتن و در به دست آوردنش بر یکدیگر پیشی گرفتن. و اگر نتوانستید، بدانید که اندک را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن. حکمت 2..

ادامه مطلب
ترجمه ی حکمت های ۲۶۱ – ۲۸۰ نهج البلاغه ( شهیدی )

ترجمه ی حکمت های ۲۶۱ – ۲۸۰ نهج البلاغه ( شهیدی )

حکمت 261 (و فرمود:) مردم دنیا در کار دنیا دو گونه اند: آن که برای دنیا کار کرد و دنیا او را از آخرتش بازداشت، بر بازمانده اش از درویشی ترسان است و خود از دنیا بر خویشتن در امان. پس زندگانی خود را در سود دیگری دربازد. و آن که در دنیا برای پس از دنیا کار کند، پس بی آنکه کار کند بهره وی از دنیا بسوی او تازد، و هر دو نصیب را فراهم کرده و هر دو جهان را به دست آورده، چنین کس را نزد خدا آبروست و هر چه از خدا خواهد از آن اوست. حکمت 262 (و گفته اند که در روزگار خلافت عمر بن خطاب از زیور کعبه و فراوانی آن نزد وی سخن رفت، گروهی گفتند اگر آن را به فروش رسانی و به بهایش سپاه مسلمانان را آماده گردانی ثوابش بیشتر است. کعبه را چه نیاز به زیور است؟ عمر قصد چنین کار کرد و از امیرالمومنین پرسید، فرمود:) (قرآن بر پیامبر (ص) نازل گردید و مالها چهار قسم بود: مالهای مسلمانان که آن را به سهم هر یک میان میراث بران قسمت نمود. و غنیمت جنگی که آن را بر مستحقانش توزیع فرمود. و خمس که آن را در جایی که باید نهاد. و صدقات که خدا آن را در مصرفهای معین قرار داد. در آن روز کعبه زیور داشت و خدا آن را بدان حال که بود گذا..

ادامه مطلب
ترجمه ی حکمت های ۲۴۱ – ۲۶۰ نهج البلاغه ( شهیدی )

ترجمه ی حکمت های ۲۴۱ – ۲۶۰ نهج البلاغه ( شهیدی )

حکمت 241 (و فرمود:) بهترین کارها آن بود که به ناخواه خود را بدان واداری. حکمت 242 (و فرمود:) خدا را شناختم، از سست شدن عزیمتها، و گشوده شدن بسته ها. حکمت 243 (و فرمود:) تلخی این جهان شیرینی آن جهان است و شیرینی این جهان تلخی آن جهان. حکمت 244 (و فرمود:) خدا ایمان را واجب کرد برای پاکی از شرک ورزیدن، و نماز را برای پرهیز از خود بزرگ دیدن، و زکات را تا موجب رسیدن روزی شود، و روزه را تا اخلاص آفریدگان آزموده گردد، و حج را برای نزدیک شدن دینداران، و جهاد را برای ارجمندی اسلام و مسلمانان، و امر به معروف را برای اصلاح کار همگان، و نهی از منکر را برای بازداشتن بیخردان، و پیوند با خویشاوندان را به خاطر رشد و فراوان شدن شمار آنان، و قصاص را تا خون ریخته نشود، و برپا داشتن حد را تا آنچه حرام است بزرگ نماید، و ترک میخوارگی را تا خرد بر جای ماند، و دوری از دزدی را تا پاکدامنی از دست نشود، و زنا را وانهادن تا نسب نیالاید، و غلامبارگی را ترک کردن تا نژاد فراوان گردد، و گواهی دادنها را بر حقوق واجب فرمود تا حقوق انکار شده استیفا شود، و دروغ نگفتن را، تا راستگویی حرمت یابد، و سلام کردن را تا از ترس..

ادامه مطلب